پایلوت به قلم سمیرا حسن زاده
پارت نوزده
زمان ارسال : ۱۸۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه
رد کمرنگی از لبخند روی لبهایش نقش بست. ولی برخلاف او که تمام تلاشش را میکرد که لبخند عیانی که برای نشستن روی لبهایش کاملا مصر بود را پس بزند، من به خندیدنم با صدای بلند، ادامه دادم.
- بخدا راست میگم، از این همه سردیِ خودت، بخاری لازمت نمی ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما