پارت بیست

زمان ارسال : ۱۲۵ روز پیش

برای رفتن به پاتوق، باید از روی پل چوبی هلال مانند که زیر آن، نهری قرار داشت و ماهی‌های رنگارنگ در آن در حال شنا کردن بودند، رد شویم.

به محض رسیدن روی پل، از جیب کوله‌ام نان باگتی که با خودم آورده بودم را خارج و شروع کردم به خرد کردن آن بالای ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید