پارت دوم

زمان ارسال : ۲۳۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

به آرامی به سمت آشپزخانه رفت. لحظاتی بعد با سینی شربت برگشت. با کمی فاصله کنارم نشست. یکی از لیوان‌ها را برداشت و شروع به نوشیدن کرد.
- گفته بودم دوباره برمی‌گردی. یادته؟ بلاخره به حرفم رسیدی؟
ترجیح دادم ساکت بمانم و چیزی نگویم. زیرا پاسخی نداشتم که تحویلش بدهم. چون بازگشت دوباره‌ام به این ویلا را وعده داده بود.
- کاری که نباید می‌کردی رو کردی؟ آره؟!
می‌دانستم منظورش به ک

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • مهدی مهدوی راد

    00

    خوبه آدم رومشتاقه پارت بعدی می کنه

    ۳ ماه پیش
  • سمیرا حسن زاده | نویسنده رمان

    سپاس از شما🌱

    ۳ ماه پیش
  • سمیرا حسن زاده | نویسنده رمان

    خرسندم که چنین نظری دارین🌱

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.