پارت بیست و نهم :

«عشق، یک دختر پاک چشم انتظار است.»

یک روز با او روی صندلی این اتاق نشسته بودم... .

خودکار بی‌وقفه میان انگشتان ظریفش می‌جنبید و روی کاغذ می‌رقصید.

ریشۀ تنومند اضطراب در وجودم آشیانه کرده بود؛ تا جایی که نفس‌هایم را می‌شد شِمرد. ن ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.