پارت چهل و ششم

زمان ارسال : ۱۱۶ روز پیش

ساختمانی که وارد آن شدند، بزرگ‌تر از حد تصور تانیا بود. پیش از هر چیز، استخر روبازی که آلاچیقی بزرگ با میز و صندلی‌های سنگی در درونش قرار گرفته بود، برای تانیا جلب نظر کرد. تعدادی جوان در آلاچیق نشسته بودند و صدای خنده‌هایشان، ترکیب شده با صوت موسیقی ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید