پارت چهل و ششم :

ساختمانی که وارد آن شدند، بزرگ‌تر از حد تصور تانیا بود. پیش از هر چیز، استخر روبازی که آلاچیقی بزرگ با میز و صندلی‌های سنگی در درونش قرار گرفته بود، برای تانیا جلب نظر کرد. تعدادی جوان در آلاچیق نشسته بودند و صدای خنده‌هایشان، ترکیب شده با صوت موسیقی‌ای که از ساختمان اصلی به گوش می‌رسید، فضا را پر کرده بود.
ساختمان اصلی زیباترین بنایی بود که تانیا تا کنون دیده بود. دو ساختمان که ب

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۴ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۲۵۵ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.