پارت چهل و پنجم

زمان ارسال : ۱۱۶ روز پیش

_فکر می‌کردم در مورد آماده شدن توضیحات رو به سوجان داده‌م.

تانیا نفس کلافه‌ای کشید و خود را جمع و جور کرد.

_من اون لباس رو نمی‌پوشم!

این را گفت و وارد اتاق شد. نتوانست در را ببندد؛ زیرا آرسین با قدمی به جلو، کاملا در میانه‌ی در ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید