پارت چهل و سوم

زمان ارسال : ۱۱۹ روز پیش

اتاق، سردتر از همیشه بود یا شاید هم تانیا بود که احساس سرما می‌کرد. چند ساعتی می‌شد که آرسین از خانه رفته بود و تانیا مصمم‌تر از همیشه، پای سیستم نشسته و به رمزی فکر می‌کرد که دسترسی‌اش را به سیستم امکان‌پذیر می‌کرد.

باز هم کلافه و خسته، تصمی ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید