پارت چهارم

زمان ارسال : ۱۷۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه

فصل 2


در خانواده‌ی فلاح‌زاده شور و نشاطی برپا بود. زهراخانم لباس‌های احرام ‌خودش و حاج‌امیر را در چمدان گذاشت؛ بعد مدارک را مرتب کرد و دم دست گذاشت تا روز پرواز به دنبالش نگردند. بعد از دوروز امیرحسین از شیراز به یزد آمد و دلتنگی خانوا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید