توأمان به قلم حنانه بامیری
پارت بیست و هفتم :
***
«من که بی تو مرکبِ این عقده را زین میکنم.»
افسردگی روحم را بلعیده بود؛ دیگر نه لبخند چهرۀ من را به خاطر میآورد، نه من میتوانستم لبخند را روی لبانم ببینم.
اگرچه در میان انبوه تازیانۀ خاطرات تلخ فؤاد میخندیدم، اما سنگینی ان ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما