پارت سی و ششم :

چند دقیقه چشم‌هایم را بستم، ارتباطم را با دنیای اطرافم از دست دادم، دیگر هیچ صدایی نمی‌آمد، فقط صدای خاطره را می‌شنیدم؛ آهسته، لرزان و پر از تردید...

هراس تمام وجودم را گرفت، چشم‌هایم را گشودم. تنهایی ترسناک است، چه شجاع باشیم و چه نباشیم...تن ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.