به چشم هایم نگاه کن، آن گاه دروغ بگو! به قلم معجزه شرقی
پارت سی و پنجم :
دوست داشتم این بار تمام کینهی عالم را جمع کنم و کاری با حداد بکنم که دیگر نتواند چنین کار پستی بکند...نه با من و نه با هیچ کس دیگر.
نقطهی ضعف حداد را دقیقا بلد بودم. زنگ خانهشان را زدم، عاطفه تصویر مرا که دید در را برایم باز کرد.
وار ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Aa
00👏👏👏🌺🌸