پارت پنجاه و پنجم

زمان ارسال : ۱۴۶ روز پیش

گوش و دلش به امیدی واهی در انتظار پاسخی باب میل به سر می برد و انتظارش با شنیدن صدای لطیف و پر مهر زنانۀ آن سوی خط، تلخ و مرگ آور به پایان رسید: کجا موندی وحید جان؟ بیا شام از دهن افتاد.
با درد پلک بست. اشک پشت پلک های بسته اش نیشتر زد. صدای آشنای زن همانند نیش مار، قلبش را برای هزارمین بار کشت. صدای رقیب پیروزش بود. زنی که مالک قلب شوهر مغرور و سرد و بی محبتش بود. سالیان درازی در حسادت عشق

66
20,505 تعداد بازدید
52 تعداد نظر
95 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید