پارت پنجاه و دوم

زمان ارسال : ۱۴۲ روز پیش

فصل هشتم



به کاغذی خیره شدم که در دستم بود. یک بار دیگر نوشته‌های کوتاه روی آن را خواندم اما هنوز مغزم از تحلیل آن عاجز بود. نگاهم روی کاغذ چرخید.


معلوم بود از یک تبلیغات فیلم پاره شده است، با عجله و بدون دقت. رو ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید