طبقه ی زیرین(به همراه جلد دوم) به قلم آزاده دریکوندی
پارت سی و دوم
زمان ارسال : ۱۴۵ روز پیش
جک کوئین به دستور ملکه تمام وسایلی که نیازمند یک شیمیدان بود را تهیه کرده و حالا میخواست آنها را به قصر ببرد. ملکه با اینکه فکر میکرد پیدا شدن سر و کلهی ولادیمیر در قصرش، حقهی چارلی کوئین است؛ اما میخواست از شرایط، کمال استفاده را ببرد و ساخت محلول بازگشت را از آن خودش کند.
درست وقتی که جک گاریهای پوشیده با پارچههای سفید را به طرف قصر میبرد، اهالی طبقهی زیرین نیز برای
اطلاعیه ها :
دوستان عزیزم سلام💚
ممنونم به خاطر وقتی که برای این نوشته گذاشتید
طبقهی زیرین یک داستان کوتاه و پر از رمز و رازه که هر خوانندهای میتونه برداشتهای متفاوتی از قصه داشته باشه.
پایان رمان احتمالا کمی شما رو شوکه کنه و انتظارش رو نداشته باشید؛ اما مطمئن باشید این بهترین پایان برای طبقهی زیرین بود و امیدوارم باهام موافق باشید.
یکی از فکت های رمان:
ملکهی خونخوار (ایزابلا) در اصل همون ویکتوریا، عشق قدیمی آقای کوئین بود منتها به خاطر دریای فراموشی هیچکدوم هرگز همدیگه رو به یاد نداشتن و ما این موضوع رو از گردنبند ملکه متوجه میشیم.
باقی فکتهای رمان به عهدهی برداشت خودتونه💚
امیدوارم ازش لذت برده باشید و نظرتون رو بهم بگید.
موفق باشید
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
ایلما
00هرکی دیگه جای چارلی بود بین این کودن واحمقا پیرشده بودواقعا خنگن اینا هنگیدم ازدستشون😐😐😐