پارت صد و نود و چهارم

زمان ارسال : ۹۹ روز پیش

دایره‌‌های سیاه چشم زن به‌رقص درآمد. سفیدی آن تر شد و دلواپس لب زد:
_ من، خب من یه‌بار...
طاهر اما پلک‌ روی هم گذاشت. پر از درد. دندان‌هایش را بهم فشرد و رگ‌ غیرت کنار پیشانیش را به نمایش گذاشت. گویی تا ته حرف او را خوانده بود و دیگر میلی به‌شنیدن ادامه‌ی آن نداشت. ماه‌صنم اما آهسته دستی به بازوی او کشید و دلواپس ادامه داد:
_ اگه... اگه دیگه نتونم بچه‌دار...
_ بخواب ماه‌صنم.

162
53,696 تعداد بازدید
76 تعداد نظر
234 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید