پارت صد و نود و یکم

زمان ارسال : ۱۰۵ روز پیش

عصمت ولی به حیرت او پلکی زد و آرام‌تر ادامه داد:
_ دختر خوبیه. فقط یه‌کوچولو توجه لازم داره.
سیبک گلوی نامی تکان واضحی خورد. عصمت دوباره گفت:
_ کنارش باشی تلخیاش شیرین می‌شن. نباشی دو برابر.
نفس گرفت.
_ به شهاب سپردم هر چی بلده بزاره کف دستش تقدیم کنه. قول داده خالص باشه. شمام قول بده خوباشو برداری بداشو بریزی دور.
نامی فقط و فقط سرش را تکان داد. تسلیم‌وار. بدون اعتراض

162
54,115 تعداد بازدید
76 تعداد نظر
234 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید