پارت صد و نود و یکم

زمان ارسال : ۱۶۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

عصمت ولی به حیرت او پلکی زد و آرام‌تر ادامه داد:
_ دختر خوبیه. فقط یه‌کوچولو توجه لازم داره.
سیبک گلوی نامی تکان واضحی خورد. عصمت دوباره گفت:
_ کنارش باشی تلخیاش شیرین می‌شن. نباشی دو برابر.
نفس گرفت.
_ به شهاب سپردم هر چی بلده بزاره کف دستش تقدیم کنه. قول داده خالص باشه. شمام قول بده خوباشو برداری بداشو بریزی دور.
نامی فقط و فقط سرش را تکان داد. تسلیم‌وار. بدون اعتراض

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.