پارت صد و هشتاد و سوم

زمان ارسال : ۱۶۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

آه کشید‌. آهی که از اعماق وجودش بیرون می‌زد و بار سنگینی را از روی قفسه‌ی سینه‌اش برمی‌داشت. همه چیز خوب بود. الا مابین او با پسر طاهر. انگار قرار هم نبود به‌این زودی‌ها خوب شود. کوه می‌خواست که مقابل این حجم از لجاجت و بدقلقی بایستد و دوام بیاورد. او که دیگر انسان بود و به‌تازگی یک گذشته‌ی پر از درد را از سر هم گذرانده بود.
پلک‌هایش را به‌روی زیبایی خیره کننده‌ی حیاط بست و بازه

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.