پارت صد و هشتاد و یکم

زمان ارسال : ۱۷۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

چیزی که تازه به‌چشم او می‌آمد و شب قبل از دیدنش محروم بود. کنجکاو شد دل از اتاق و ظواهرش بگیرد و کمی هم بیرون عمارت سرک بکشد‌. پس، از کنار کودک و بدقلیقش گذشت و مستقیم وارد ایوان شد.
چشمش از دیدن این حجم زیبایی گرد و دهانش باز مانده بود. سرما ابتدا به لباس‌های خیس و سپس پوست تنش پیچید و لرز به‌جانش انداخت. با این حال گذشتن و دل‌بریدن از این بهشت کار ماه‌صنم نبود. دست‌هایش را روی سین

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.