اقبال به قلم مریم السادات نیکنام
پارت صد و شصت و پنجم
زمان ارسال : ۱۶۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
و دختر را ملزم به حفظ سلامتیش کرد. در غیر اینصورت نامی بیرو دروایسی تمام خاطرات را آتش میزد و دریا ناچار بود دوباره کنار بستر زن بنشیند و قطرهقطره از دهان او حرف بگیرد و حفرههای ایجاد شده در مغزش را یکییکی پر کند.
عصمت آمد. دقایقی بعد نامی برای دریا تقویتی تزریق کرد و از عصمت خواست که رد خون کنار صورت او را پاک کند. و با این درخواست باز هم او را پی کار دیگری فرستاد. اتاق
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.