اقبال به قلم مریم السادات نیکنام
پارت صد و شصت و سوم
زمان ارسال : ۱۶۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
_ تو موفق شدی.
انگشتش روی گزینهی تغییر نام سرید و دردسر را به دریا تغییر داد.
هنوز برای خودش هم عجیب بود که چرا نصفهشبی کارهای ماورایی میکند. خندهدار هم بود. نامی و این حرفها؟ اگر شهاب بود که تا خود ابد دستش میانداخت و یک سرگرمی شیرین برای فراغتشان دستوپا میکرد. ولی خب شهاب نبود و نامی در این ورطهی سخت دستتنها مانده بود و قدر شهاب را بیشتر میدانست.
دستدست
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.