پارت صد و پنجاه و چهارم

زمان ارسال : ۱۷۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

_پس نمی‌خوای صبر کنی تا از دهن خودش بشنوی؟
_ توقع دارید طاقت بیارم؟
نامی خم شد. کشوی پایین میزش را بیرون کشید و گفت:
_ نه. برای همینه که تا الان منتظرت بودم.
سپس بسته‌ی کاغذی بزرگی را روی میز گذاشت و گفت:
_ فکر کنم این به دردت بخوره.
نگاه دریا روی بسته نشست و آب دهانش را فرو داد. لب‌های نامی نمای واضح‌تری از لبخند گرفت و گفت:
_ من مثل تو فکر نمی‌کردم. وظیفه‌ی سنگینی

171
59,311 تعداد بازدید
84 تعداد نظر
234 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید