شکار او به قلم حدیث افشارمهر
پارت بیست و هفتم
زمان ارسال : ۲۰۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه
توی چهره ی یک سری از بچه ها تردید، صداقت و حتی دروغ مشخص بود وقتی که قبول کردن تا توی این بازی بدون جرزنی شرکت کنن.
سرم رو تکون دادم پنج انگشتم رو دور بطری چسبوندم و با سرعت به حرکت انداختمش.
چرخید و چرخید و چرخید تا این که سرش به سمت ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Sadaf
00خیلی هیجان داره عالی