شکار او به قلم حدیث افشارمهر
پارت بیست و ششم
زمان ارسال : ۲۱۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه
نتونستم با دقت به قیافه ی دختره نگاه کنم چون از خجالت سر به زیر بود و اون یکی دستش جلوی صورتش بود.
همین طور با عجله رفتنش هم باعث شده بود که نتونم زیاد روی صورتش دقت کنم.
اما من خیلی خوب آدم شناس بودم می دونستم این دختر با همه ی کسایی ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مینا
00خیلی ممنون از پاسختون خیلی خوبه که اینهمه سختی می کشی اما بازم کم نمیاری 🙏🌷🌹🌹 خسته نباشید دلوار😁😄😉😉 به نظرم سعی کن رمان را هیجانی از کنی تا بیشتر بقیه این رمان را نگاه کنند .