پارت بیست و هفتم

زمان ارسال : ۱۴۷ روز پیش

توی چهره ی یک سری از بچه ها تردید، صداقت و حتی دروغ مشخص بود وقتی که قبول کردن تا توی این بازی بدون جرزنی شرکت کنن.

سرم رو تکون دادم پنج انگشتم رو دور بطری چسبوندم و با سرعت به حرکت انداختمش.

چرخید و چرخید و چرخید تا این که سرش به سمت ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید