پارت چهل و یکم

زمان ارسال : ۲۰۹ روز پیش

ساعت از دو نیمه شب گذشته بود و او همچنان در رخت خواب غلت میزد. فکر کارمن و کاری که با او کرد، دستگاهی که به طرفش گرفته بود، تقلاهایش در برابر جیمز و آن ورق‌هایی که مچاله شده بودند همه و همه در ذهنش نقش بسته بودند. اصلا احساس راحتی نکرد. از همه مهمتر ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید