پارت سی و دوم

زمان ارسال : ۱۶۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه

جو سنگین بود. به جز صدای برخورد قاشق با بشقاب، صدای دیگری شنیده نمی شد. آرسین بشقاب تانیا را پر کرده بود و تانیا وزن نگاه آن زن را حس می کرد.

_عزیزم ترشی می خوای؟

سرش را به نشانه ی منفی تکان داد. آرسین معذبش می کرد. این فضا را دوست نداش ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید