پارت سی :

شومیزی زرد رنگ انتخاب کرد. شلوار جینی زغالی رنگ و آرایشی ملیح! تمام مدتی که در حال آماده شدن بود، به این فکر می کرد که قاتل مادرش چه شکلی است؟ تمام مدت بغضش را فرو داده بود. اکنون وقت فروپاشی نبود. باید نقش اش را به خوبی بازی می کرد. باید در آن نقش لعنتی حل می شد تا فرصتی مناسب پیدا می کرد.
آرسین از حمام بیرون آمده بود و همچنان بی توجه به او، به صحبت با تلفن مشغول بود. بعد از قطع تماس، باز ه

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۵ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۲۴۷ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.