هدف سخت به قلم زهرا رحمانی
پارت سی :
شومیزی زرد رنگ انتخاب کرد. شلوار جینی زغالی رنگ و آرایشی ملیح! تمام مدتی که در حال آماده شدن بود، به این فکر می کرد که قاتل مادرش چه شکلی است؟ تمام مدت بغضش را فرو داده بود. اکنون وقت فروپاشی نبود. باید نقش اش را به خوبی بازی می کرد. باید در آن نقش لعنتی حل می شد تا فرصتی مناسب پیدا می کرد.
آرسین از حمام بیرون آمده بود و همچنان بی توجه به او، به صحبت با تلفن مشغول بود. بعد از قطع تماس، باز ه