هدف سخت به قلم زهرا رحمانی
پارت بیست و ششم
زمان ارسال : ۲۰۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
خانه ی ساحل را زیر و رو کرده بودند، اما چیز خاصی نیافته بودند. مهران کلافه به جیبش چنگ زد و تلفنش را که بی وقفه زنگ می خورد، خارج کرد. نام سمانه اخمش را غلیظ تر کرد. همیشه از همسرش خواهش کرده بود که ضمن خدمت، با او تماس نگیرد، اما گوش سمانه بدهکار نب ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مریم گلی
00خیلی هیجانی و قشنگه ،دمت گرم وقلمت پایدار زهرا جان