پیله ی پروانه به قلم فرگل حسینی
پارت سی و سوم
زمان ارسال : ۲۱۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه
********
سه روز بعد.
پروانه مقابل درب اتاقی که جلسات به اصطلاح انجمن در آن انجام میشد ایستاده بود.
_بزار برم داخل مرتضی.
مرتضی دستش را بالا برد وکنار گوشش را خاراند.
_پدرتون اجازه ندادن.
...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Zarnaz
۲۰ ساله 00ایول به پروانه واقعا گردو خاک کرد😍و چقدر قشنگ جا رو برای باباش سفت کرد 😍مرتضی خیلی قشنگ نابودش کرد🤣😁😍میگه فکر نکنم فعلا به تونه به دستورهات عمل کنه آخه چشم هاش مشکل داره🤣😝