پیله ی پروانه به قلم فرگل حسینی
پارت سی و دوم
زمان ارسال : ۲۱۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 12 دقیقه
حامی روی دو زانو مقابل پروانه نشست ودست های او را گرفت.
_چیشده پروانه داری منُ می ترسونی.
پروانه به تبلت که کنارش بود نگاهی انداخت وبعد به حامی که انگار صورتش پر از کنجکاوی ونگرانی بود.
_یه نفر... یه..
هرچند در ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Zarnaz
۲۰ ساله 00من اگه جای اونی بودم که بابای پروانه بیرونش کرد بودم به جای فکر فشار خونش باشم میرفتم پشت سرمم نگاه نمیکردم🙈