پیله ی پروانه به قلم فرگل حسینی
پارت سی و چهارم :
*****
حامی با قوطی قرص در دستش وارد اتاق شد، پروانه روی مبل نشسته بود ودست هایش را دو طرف سرش گرفته بود.
سردرد شدیدی داشت ویک پیام دیگر تهدید به قتل دریافت کرده بود.
حامی جلوتر رفت با کشوهای باز و وسایل ریخته شده روی زمین رو به رو شد.
_اینجا چه خبره پروانه؟
قوطی قرص را درون جیبش قرار داد. پروانه نگاهش را بالا کشید وبا صورت کنجکاو حامی روبه رو شد.
چشم هایش یک کاسه خ
مطالعهی این پارت حدودا ۱۰ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۲۵۱ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
فرگل حسینی | نویسنده رمان
این پارت سی وچهاره،💚
۴ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00اخییی واییی این دیگه کیه🤦 ♀️از حامی بدم میاد به جای اینکه مراقب زنش باشه از بهار خوشش میاد ای خدا🤦 ♀️🥺اینم که پیدا شد دیگه قوز بالای قوزه🤦 ♀️که میخواد شکیب بکشه🥺
۴ ماه پیشایلما
00گناه داره پروانه دلم براش میسوزه آخه حامی چقدرسنگدل پروانه ناموسشه مثلن 😒
۷ ماه پیشایلما
00تاوقتی بهارهست آبی ازاین حامی گرم نمیشه😐یکی بایداون و سرب نیست کنه نه شکیب و 🤣
۷ ماه پیش
Zarnaz
۲۰ ساله 00ای حامی دیگه چقدر 🐄که قرص های پروانه رو برداشته که نخوره اگه مهم باشه حالش بدبشه میخوای چیکار کنی اون وقت که شکیب که کلهم ازت خوشش نمیاد کلتو بکنه ازجا🤣😝