پارت چهل و هفتم

زمان ارسال : ۱۹۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه


در راهرو کمی می ایستم به صدای گرم سمیر که برای بچه لالایی می خواند، گوش می دهم.


-لالا گل پونه...بابات رفته پی خونه...لالا پسردردونه...


این مرد با هیچ یک از شناخته های من از جنس نرینه، همخوانی ندارد.


...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.