پارت بیست و چهارم

زمان ارسال : ۱۷۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

یک ساعتی از به خواب رفتن آرسین می گذشت؛ اما تانیا همچنان با خود درگیر بود. کاپشنش را درآورده و آن را مثل بالش زیر سر گذاشته بود. زمین زیر پایش سرد بود و پتویی هم برای رویش وجود نداشت. ناچارا حوله ای را که درون جعبه ی حصیری اش بود، روی خود کشید و سعی ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید