هدف سخت به قلم زهرا رحمانی
پارت بیست و دوم :
آرسین از حمام بیرون آمده بود؛ در حالی که رکابی مشکی و شلوار گرمی به تن داشت. موهای نم دارش را در میان حوله ای کوچک خشک می کرد و بی آنکه به تانیا نگاه کند، خود را درازکش روی تخت انداخته بود و مشغول ور رفتن با تلفن همراهش شده بود.
مثل این بود ک ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما