پارت بیست

زمان ارسال : ۱۷۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

زن مستخدمی که سابقا دیده بودش، با چهره ای نگران مقابل در ورودی ایستاده بود. با آن هیبت تازه ی تانیا، نشناخته بودش و تصورش این بود که پسری جوان است. سلامی آرام داد که پاسخی کوتاه نیز دریافت کرد. تانیا اخم کرده بود و همچنان زوایای خانه را در فکر باز کر ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید