هدف سخت به قلم زهرا رحمانی
پارت نوزده
زمان ارسال : ۲۱۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه
جاده ی جنگلی داشت به انتها می رسید. این را تانیایی که یک بار آن را طی کرده بود، می دانست.
_من به خونه ی تو برنمی گردم!
_مجبوری!
نفسش را فوت کرد. داشت برای بالا بردن صدایش تجدید قوا می کرد.
_خوب می دونی که نمی تونی مجبورم ک ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما