قرار ما پشت شالیزار به قلم فرناز نخعی
پارت سی و نهم
زمان ارسال : ۲۰۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 8 دقیقه
مامان با لحنی خندان گفت:
- باید زودتر برم بابل به کارهام برسم.
بدون اینکه مهلتی برای ادامه بحث بدهد اضافه کرد:
- به امید خدا عروسی این دوتا جوون تابستون سال آینده، بعد از اینکه تاباندخت کنکورش رو داد. < ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
10عالی ممنون بانوومنتظرم بخونم چه اتفاقی برای شمس افتاده😘🙏