پارت سی و هشتم :



- من هم نگفتم خدای‌نکرده کم دارن، اما خب... خودتون می‌دونید چی می‌گم. شما می‌خواهید با یه خونواده‌ی همه‌چیز تموم وصلت کنید. هرکه را طاووس باید، جور هندوستان کشد.

آقا جمال گفت:
- بله، تابان جان واقعاً خانم و شایسته‌ست، از همه مهم‌تر دل پسرمون تو این خونه گیر کرده، ولی بِینی و بین‌الله من چیزی رو گفتم که در توانمونه. سخت نگیرید جهانگیر خان.

خانم‌جان با لحن

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۷ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۲۶۷ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • م

    00

    عالی

    ۴ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.