پارت نوزده :

واژۀ خاک اندوهش را سنگین‌تر و غمگین‌تر کرد. اندوه اشک را شدّت بخشید. در هجوم گریه پاسخش را دادم:

- برای من سخته ببینم فؤاد دیگه نیست؛ سخته بجای اینکه کنار خودش بشینم، برم روبروی یه عکس و یه سنگِ قبر بشینم و درد دل کنم. برام سخته مردنشو قبول کن ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.