پارت شصت و دوم

زمان ارسال : ۱۷۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه


نیهان، چهار زانو نشسته و پیکر کیان را روی پایش گذاشته بود. به سر و صوتش می‌کوبید. مردها راحتش گذاشته بودند می‌دانستند کلام چقدر پوچ است و دلداری بیهوده. هیچ‌کس حریف آرام کردن نرمین نبود. رنگ به رو نداشت، به سینه‌اش می‌کوبید، موهایش را می‌کند و ضجه می‌زد:
- خولە سَرَمَرَ، خولە سَرَمَرَ¹
گاهی هم به زانوهایش می‌کوبید و فریاد می‌زد:
- بعد کیان خاک بر سر زندگی من، بعد کیان

80
23,853 تعداد بازدید
65 تعداد نظر
113 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید