قرار ما پشت شالیزار به قلم فرناز نخعی
پارت سی و دوم
زمان ارسال : ۲۱۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 9 دقیقه
صدای قاروقور معدهام بلند شد و دهانم آب افتاد. این غذا را دوست داشتم و در این شرایط حاضر بودم هرچیزی بخورم.
بیرودربایستی بلند شدم و برای کمک به طوطی به آشپزخانه رفتم که دری هم به حیاط داشت. در حینی که داشتیم روی چراغ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
00ممنون فرنازخانم خوبه نشون دادی یارعلی زوداعتمادنمی کنه درواقعه شخصیتها خیلی عالیه هستیم