آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت صد و بیست و یکم
زمان ارسال : ۱۶۱ روز پیش
مقابل یک خانهیِ قدیمیِ آجرنما ماشین را پارک کرد.همراه با رز، روبه دربِ سفیدِ زنگزده ایستاد.شب بود و سایه سیاهی همهجا را در بر گرفتهبود! چراغ خانهها یکی در میان روشن بود و جزء صدای پیچیدن باد در میان شاخ و برگ درختان،هیچ صدای دیگری به گوش نمیرسی ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
توضیحاتی در مورد جلد دوم آخرین گلوله:
جلد دوم رمان به نام "بازگشت گلوله"
در بخش آنلاین دنیای رمان پارت گذاری خواهد شد💙
روزهای سه شنبه و جمعه🤍
در ژانر مافیایی،عاشقانه و درام!
البته باید بگم در این جلد هم پارت های رازآلود و مهیج خواهیم داشت❤️
جلد دوم از لحاظ زمانی به موازات آخرین گلوله هست و در زمان گذشته رخ میده.البته باید عرض کنم در اواسط رمان، به زمان حال برمی گردیم و شاهد اتفاقاتی هستیم که پس از جلد اول در حال رخ دادن هست💜
بازگشت گلوله،روایت کننده زندگی برسام و رز هست.علاوه براین قراره شاهد حضور کارکتر های جدیدی هم باشیم💚
درسته جلد دوم ادامه جلد اول هست؛ اما توصیه می کنم
موقع خوندنش، به چشم یک داستان تازه بهش نگاه کنید...چون این جلد هم ماجراهای خاص و مهیج خودش رو داره و سایر کارکتر های جلد اول هم در اواسط رمان به برسام و رز ملحق میشن🧡
امیدوارم در جلد دوم هم همراه من باشید تا بتونیم در کنار همدیگه لحظات قشنگی رو رقم بزنیم💛✨
ارادتمند شما
نیلوفر سامانی
💥مژده مژده💥
برای دوستانِ عزیزی که منتظر پایان رمان بودن مژده دارم😁
آخرین گلوله در پارت ۱۷۶ به اتمام رسید و تا دیر نشده به رمان سر بزنید و پارتها رو پشت سر هم بخونید😍❤️
البته پیشنهاد میکنم کنارتون حتما یه لیوان آب قند داشته باشید....چرا؟؟
چون پارتهای بسیار مهیج و نفسگیری در پیش دارید و تا خودِ پارت ۱۷۶ قراره حسابی سوپرایز بشید😉
امیدوارم از خوندنش لذت ببرید❤️
قراره معادلات ذهنیتون حسابی بهم بریزه...😎
😍سلام سلام😍
پارت ۱ تا ۶ جلد دوم "بازگشت گلوله"
در دنیای رمان قرار گرفت❤️✨️
جلد دوم رو حتماً به کتابخونه اضافه کنید تا اطلاعیه های مربوطه رو دریافت کنید🌹
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نیلوفر سامانی | نویسنده رمان
رز و برسام در یه کشور دیگه با فرهنگ متفاوت بزرگ شدن و اینکه هردونفرشون زیر دست خاج بزرگ شدن عزیزم❤️ طبیعیه رفتار متفاوتی داشته باشن❤️
۴ هفته پیشهلنا
10بردیا وقتی می بینم دو برادرش خلافکارن : آیا من یک لطیفه ام😂😂😂😂😂😂😂
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
یه برادر داره که😂
۵ ماه پیشسیتا
00خشونت موج میزنه تو این پارت
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
چی میتونم بگم.....🥺
۵ ماه پیشآوا
10تقصیر خودته دیگه انقدر واقعی نوشتی که انگار منم اونجا ها بودم تو تمام مدت در چشامو گرفته بودم😂
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
لطف داری آوا جانم❤️😍🫂
۵ ماه پیشfate
00جییییییییییییییییییییییییییییسسسغ
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
آراااااام😂 مسلط باش به خودت عزیزم❤️😂
۵ ماه پیشنفیسه
00عالی عالی
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
ممنونم نفیسه جان🫂✨️
۵ ماه پیشKimia
10اصلا اوفففففف خیلی خوبهههه چطوری تا فردا وایسمممم اخه مگه میشههههه اینقد خوب باشه مگه داریممممممم🥺✨ ی پارت هدیمون نشه؟😩
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
متاسفانه تا یه مدت از برسام پارت نداریم🥲🥲 ایشون حتی در دسترس منم نیست😂❤️
۵ ماه پیشKimia
00ایبابا ناراحت شدم ولی اشکال نداره دلمون برا بردیا تنگ شده🤣✨
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
به قول خودش تا باشه از این دلتنگیها😂
۵ ماه پیشKimia
00ایجاننن پس برگشت پر قدرت بردیا به پارتها تایید شد🤣🥺
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بله😁
۵ ماه پیشKimia
10رز چقد خوبهههه ولی برسام یچیز دیگست🥺🤣
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
ترکیب قشنگین :)))))
۵ ماه پیشKimia
00خیلی اصلا ایجان دارن بخدا
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
😍❤️😍
۵ ماه پیشنری
10واییییی خدایا چرا انقد این دوتا خوبننننننن؟ چقد باحال بود اون جمله برسام بی صبرانه منتظر فصل دومم برسام جان یه شلیکمون نشه؟😁😂 مثل همیشه عالیییییی بود نیلو جونم پر قدرت ادامه بدههههه🧡🧡
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
ممنونم عزیز دل❤️ولی اینجوری نمیشه... کمکم جای بردیا داره حسودیم میشه😂 چرا انقدر توجهها به برسام زیاد شده؟؟😂❤️
۵ ماه پیشنری
10به موقش برای بردیا هم داریم😁😁😂🧡🧡
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
آفرین😂❤️
۵ ماه پیشحلما
10واییییییییییییییییییییییی نیلو جونننننن عااااااااااااااااالی بود چقدر جمله ی برسام قشننننگگگگگ بودددد پرقدرت ادامه بده
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
مرسیییی حلمای عزیزم😍❤️🫂 نوش نگاه قشنگت✨️
۵ ماه پیشآوا
10عجببببببببببببببببب چه قشنگ یعنی واقعا من یکی که مونده بودم انگار پیششون بودم انقدررر واقعی بود از همه بیشترم جمله ی آخر برسام و رز رو دوست داشتم🙂❤️ نیلوفر جون عالییییییی و بی نظیر بود دمت گرم
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
قربونت برم آوای مهربووون❤️😍 چرا پیششون بودی؟😂صحنه خشونت امیز بود
۵ ماه پیشفاطمه
10و هم اکنون دوتفگدار وارد میشوند سوت جیغ هوراا کی میشه این دو برادر کنار هم باشند البته این دو برادر یکی خلافکار یکی پلیس خدا به داد برسه روباه مکار از برسام که خلافکار خوشحال میشه تا بردیا 👮 ♂️🤪
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بردیا با تاسف سری تکان میدهد دو میگوید: من دیگه نمیتونمممم😂❤️
۵ ماه پیشarezoo
00.... ...😍😍
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
قربونت❤️✨️
۵ ماه پیش♧◇♡♤
00و وقتی که رز و برسام وارد عمل می شوند 😈😈 نویسنده بی زحمت برسام و رز و به من قرض بده یه چند روز نیازشون دارم 🫠
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بهبه😍اولینباره بین نظرات میبینمت تا ثامر پیداشون نکرده میتونی با خودت ببریشون😂❤️
۵ ماه پیش*.....*
00دلم برا مرده کباب شد😂 بردیا و برسام دو روی سکه میشن یکی پلیس درجه یک،یکی خلافکار درجه یک من موندم چرا بردیا این شده داداشش باباش شوهر خواهرش همه از یه طرف خلافکار بعد این پلیس 😂
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی
10به نظرم بردیا باید انتحاری بیاد بین همینایی که گفتی... راه دیگه ای نداره😂😂
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
😂😂😂 یا خودشو میکشه یا اونا رو
۵ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
محبوبه باید میذاشت بردیا با همون ثامر بزرگ بشه الان بندهخدا داره از هر طرف میخوره🤣🤣
۵ ماه پیش
یاس
00کاشکی رز و برسام انقدر خشن نمی بودن