قرار ما پشت شالیزار به قلم فرناز نخعی
پارت سی :
نفس صداداری بیرون داد.
- به خاطر من نیست، مال اوضاع داغون مملکته. از سایهی خودشون هم میترسن. نگرانن یهو یه صدایی دربیاد و کودتاشون نابود بشه.
این را درست میگفت. تهران هم پر از سرباز خودی و خارجی بود.
پرسید:
- راستی اسمت چیه؟
مردد بودم که اسمم را بگویم یا نه.
وقتی سکوتم را دید گفت:
- اگه نمیخوای اسم واقعیت رو بگی مهم نیست ولی و
مطالعهی این پارت کمتر از ۷ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۲۷۴ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
فرناز نخعی | نویسنده رمان
عزیزم روزهای فرد یک پارت رایگان میشه و بقیه وی آی پی هست. اگه برای خوندن عجله دارید در صفحه اصلی رمان روی گزینه عضویت در وی آی پی که در کادر قرمز هست بزنید. شرایط عضویت و شماره کارت براتون ارسال میشه.
۹ ماه پیشاسرا
20درست به ترتیب گذاشته میشه هفته۳روزرایگان ممنون فرنازخانم
۹ ماه پیشفرناز نخعی | نویسنده رمان
خواهش میکنم اسرا جون
۹ ماه پیشرزا
00نوشته رایگان ولی پارتها قفل یعنی چی اونوقت؟
۹ ماه پیشفرناز نخعی | نویسنده رمان
من به مدیر سایت پیام دادم و گفتن مشکل حل شده. اگه نشده شما هم پیام بدید.
۹ ماه پیش
کلثوم
00چراپارتها قفلند