پارت بیست و نهم

زمان ارسال : ۱۶۲ روز پیش



بند دلم پاره شد و همان‌طور که راه می‌رفتیم تپانچه‌ام را از کیفم درآوردم و دوباره توی جیب دامنم گذاشتم.


سرعت پیشروی‌مان کم بود و صدای درزین نزدیک‌تر می‌شد. از پیچ رودخانه گذشتیم و خیالم راحت شد که مأمورها بلافاصله ما را ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید