متهم ردیف چهارم به قلم فاطمه علی آبادی
پارت ششم
زمان ارسال : ۲۵۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه
به سمت مرجان برگشتم؛ روی تخت مهلقا نشسته بود و در خود مچاله شده بود، پتو پلنگی قرمز مهلقا را هم دورش کشیده بود. یا مشامش مشکل داشت یا زیادی هالو بود. اگر در قطب گیر میافتادم و قرار بود از سرما یخ هم بزنم، باز هم عمراً پتوی مهلقا را بر میداشتم. آ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
*.....*
00امیر قبلا عاشق شادی بوده ؟یا فقط شادی عاشقشه ؟.با این نقاشی که لب مهلقا خندونه احساس میکنم مهلقا قراره شخصیت بد داستان بشه.به هر حال اینم یه فرضیه که من بهش احتمال میدم..موفق باشی نویسنده 💚