پارت بیست و نهم :

اما ولادیمیر در حالی که به لبخند دندان نمای آن‌ها نگاه می‌کرد، به دنبال جک وارد تالار ملکه شد. ملکه با دیدن آن‌ها به خصوص ولادیمیر هیچ عکس العملی نشان نداد؛ در حالی که فقط خودش می‌دانست چقدر مشتاق داشتن این پسر است! ولادیمیر با دقت به اطرافش نگاه کرد. تالار ملکه سقف بسیار بلندی داشت و تمام دیوار‌های آنجا مانند خانه‌ی آقای کوئین از سنگ بود اما هیچ خبری از حشرات ریز و کوچک نبود و حتی چن

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۶ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۲۹۴ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ایلما

    00

    ملکه خونخوار برعکس سرخ پوش فکرمیکنم بزرنگترباشه سرخ پوش فقط ب فکرحمله ب قصرکوین بود

    ۱۰ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    احتمالا این یکی استراتژی متفاوتی داره🤭

    ۱۰ ماه پیش
  • آمینا

    00

    حالا میشه از پیش ملکه نجاتش داد این بچه چرا اینقدر نفهم بازی درآورد🥰کوئین چرا واقعا رمز درها رو عوض کرده که کلید برمیداره😅😅

    ۱۰ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    ههعععییی.... اشتباه محض!

    ۱۰ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.