حزین به قلم طیبه حیدرزاده
پارت بیست و سوم
زمان ارسال : ۲۲۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه
کاش من هم مانند خانواده ام در آن روز شوم می مردم. مرگ بهتر از زندگی با یک مشت خاطرات زهر چون شوکران است.
ماشین چون ننوی بالا و پایین می شود. سنگینی نگاهی را از توی آیینه احساس می کنم. این مرد عجیب چطور به یک باره چون صاعقه ای وسط هر مع ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما