حزین به قلم طیبه حیدرزاده
پارت بیست و دوم
زمان ارسال : ۲۲۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه
من چند سال در خیابانها زیسته بودم؟ چندبار از ترس پشت لقمان پناه گرفته بودم تا از کتک های بچه های دیگر در امان بمانم؟
به سیاوش زنگ زده ام تا بیاید مرا ازاین شهر و درد با خود ببرد. شایدم خواب قاصدکی را برایم به ارمغان بیاورد.
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
00واقعاهم سمیرکیه؟؟؟؟🙏😘